احتمالا اسم روانشناسی زرد رو شنیدید. روانشناسی عامه پسندی که این روز ها خیلی مد شده و متاسفانه خیلی هم طرفدار پیدا کرده.
توی این ویس میخوام بهتون بگم که روانشناسی زرد در گروه های مشاوره رزیدنتی، به چه شکلی در جریانه و کمکتون کنم که بتونید از این فضا دور بشید.
🟡 حواستون باشه روانشناسی زرد رو به اسم “مشاوره” بهتون نفروشن!!
🔹 انگیزه دادن با فرسوده کردن داوطلب فرق داره!
🔹 امید دادن با امید واهی دادن و دروغ گفتن فرق داره!
🔹 موفقیت با پیروزی فرق داره!
🟢 قرار نیست رزیدنت رادیو و چشم و … بشی، قراره “بهترین ورژن خودت” بشی. 😊
🟢 فقط رزیدنت شدن کافی نیست، باید “رزیدنت شاد” باشی.
🔴 هر جا احساس کردی دارن بهت روانشناسی زرد میفروشن فرار کن!
برای شنیدن توضیحات کامل روانشناسی زرد، در حیطه مشاوره های دستیاری، روی ویس زیر کلیک کنید: (دکتر شریفی)
در طول مسیر مطالعه برای دستیاری، دو فاکتور کلی وجود داره: یکی بحث مطالعه و برنامه ریزی و شناختن مسیر است (در این مورد، همیشه توصیه شده که حتما از یک یا چند نفر مشاوره و راهنمایی بخواید، که بتونید بهترین راه رو انتخاب کنید). یکی دیگه از علت هایی که داوطلب ها تمایل دارند در مسیر مطالعه برای آزمون دستیاری، مشاور داشته باشند، بحث انگیزه دادن هست. مسیر رزیدنتی یک مسیر طولانی ای هست و ممکنه که اوطلب ها در اواسط راه خسته بشن و نیاز داشته باشن که کسی به اون ها انگیزه بده.
انگیزه هم دو علت داره، علل بیرونی و درونی. هم انگیزه گرفتن و هم از دست دادن انگیزه، هر دو، می تونن علل بیرونی داشته باشند، مثلا رفاه و درآمد خوب میتونه باعث بالا بردن انگیزه بشه و مشکلات اقتصادی و اجتماعی، میتونه انگیزه شمار رو کم کنه. بعضی ها هم به صورت ذاتی به این مسیر علاقه مند هستند و دوست دارند که حتما رزیدنت بشن و این علاقه خودش یک انگیزه درونی محسوب میشه. ولی اگر شما یک مشکل بیسیک دارید و به این علت انگیزه بیرونی برای درس خوندن ندارید ( مثلا ساپورت مالی خوبی دارید یا اصلا قصد مهاجرت دارید یا توان کشیک رزیدنتی رو ندارید) در چنین شرایطی، دادن انگیزه در کوتاه مدت ممکنه تاثیر گذار باشه، ولی بعدا که اثرش رفت دوباره خسته میشید و انگیزه برای ادامه مسیر ندارید و تا زمانی که مشکلاتتون حل نشه، این انگیزه ها و فشار های بیرونی باعث میشه که نهایتا فقط یک یا دو ماه بتونید درس بخونید.پس قبل از هر چیزی مشاورتون باید کمک کنه که حتما اون مشکل پایه ای رو حل کنید.
هدف گذاری، بالاتر از تلاش و توان داوطلب:
برای هرکسی ممکنه پیش بیاد که تو این مسیر خسته بشه و انگیزه ش رو از دست بده. در این مواقع، بعضی ها می تونن با گذشت زمان خودشون رو، ریکاوری کنن و خود به خود مسئله حل میشه، بعضی وقت ها هم ممکنه برای انگیزه بخشی، نیاز به کمک یک مشاور باشه. تا اینجا هیچ مشکلی وجود نداره؛ مشکل از جایی شروع میشه که افت انگیزه به صورت مکرر در شما اتفاق بیفته و تبدیل به نقطه ضعف شما بشه و این قضیه بهتون آسیب بزنه و اتفاق بدتر اینه که گروه های مشاوره، به این دلیل بخوان از شما سواستفاده کنند و بهتون انگیزه بفروشن!! حرف هایی مثل: شما می تونید؛ شما قوی هستید و…که ممکنه در ابتدا خیلی براتون خوشایند باشه ولی در طولانی مدت ممکنه باعث ایجاد تاثیر منفی در شما بشه و شما رو از مسیرتون دور کنه. یکی از بارزترین مثال ها اینه که خیلی تشویق می شید که تلاشی بیشتر از توانتون داشته باشید،گفته می شه که در این مسیر شما باید سختی بکشید، ارتباطتون رو با دنیا قطع کنید، شب بیداری بکشید، حتما باید 12 ساعت در روز درس بخونید (در حالی که توان مطالعه شما، مثلا 6 ساعت در روز است) . کسی منکر تغییر سبک زندگی در این بازه و استفاده حداکثری از وقت های مرده نیست، ولی این که داوطلب رو تشویق کنیم که 20 – 30 % بالاتر از توانش مطالعه کنه، در کوتاه مدت ممکنه جواب بده و داوطلب احساس کنه که انرژی گرفته، ولی در طولانی مدت باعث احساس فرسودگی میشه و حتی اگه اون فرد در رشته دلخواهش هم قبول بشه، شاید آدم شادی نباشه. چه بسا فردی پزشک عمومی یا رزیدنت یک رشته ماژور (یا کم طرفدار) هست ولی خیلی شادتر از فردی که رشته تاپ قبول شده ،داره زندگی می کنه.
اگر تلاش بیش از توان فرد باشه، در طولانی مدت فرسایشی میشه و باعث میشه از درس متنفر بشه. موارد زیادی داریم که داوطلب چون مسیرش رو اشتباه رفته، بعد از آمون انقدر خسته ست که میگه به هر قیمتی که شده، در هر رشته و هر کجا که بشه میخوام رزیدنت بشم، اصلا دیگه نمی تونم درس بخونم. البته اگه شما توانتون کم هست، محکوم به تحصیل در یک رشته کم طرفدار نیستید؛ بحث بر سر محدوده ی آرامش هست. اگر به یک فردی بیشتر از توانش کار بدیم، دچار اضطراب و فرسودگی میشه، به تدریج استرس می گیره و متنفر میشه و میخواد از اون کار فرار کنه و اگر کار کمتر از توانش باشه بعد از یک مدت افسرده میشه. ولی اگر کاری که انجام میدیم، فقط کمی بالاتر از توان ما باشه و برامون چالش داشته باشه،اتفاقا باعث میشه که انگیره ی ما برای تلاش بیشتر بشه. مثلا بعد از هر بار که به هدف های مطالعاتی خودمون می رسیم، حس خوبی پیدا می کنیم و می تونیم برای داشتن ساعت مطالعه بالاتر هدف گذاری کنیم. مثلا به فردی که روزی 3 ساعت میخونه اگه از همون اول بگیم که باید 12 ساعت بخونی، ول می کنه و میره، ولی اگر 3 ساعت میخونیم به تدریج ساعت مطالعه مون رو به 3 و نیم ساعت برسونیم، وقتی تونستیم از پسش بر بیایم تبدیلش کنیم به 4 ساعت و ..می بینیم که در نهایت تونستیم بدون اینکه متنفر و زده بشیم، ساعت مطالعه مون رو زیاد کنیم. باید فرد توانمندی خودش رو بشناسه، اگه یه رشته تاپ می خواد یا باید توانش رو بالاتر ببره یا انتظارش رو کم کنه. در غیر این صورت، در نهایت یه رزیدنت رادیولوژی ای خواهیم داشت که افسرده ست یا به خودکشی فکر می کنه یا اصلا در زندگیش خوشحال نیست.
امید واهی دادن :
مثلا مشاورش گفته درسته که سه ماه مونده به آزمون ولی با روزی سه ساعت مطالعه، حنما رادیولوژی تهران قبول میشی پس نگران نباش و با همین روال ادامه بده!! ممکنه این ادعا در کوتاه مدت خوشایند باشه، ولی در بلند مدت بهتون آسیب میزنه. هم امید واهی دادن و هم ناامید کردن داوطلب، قطعا هر دو اشتباهه.
عدم مسئولیت پذیری بعد از آزمون:
بعد از آزمون، با تمام این مشاوره ها و انگیزه بخشی ها، اگر شما نتیجه مدنظرتون رو نگیرید، گروه مشاوره یا مشاورتون چیکار می کنن؟ شما رو متقاعد می کنن که شرایط جدید رو بپذیرید یا پیشنهاد میدن که مسیر رو دوباره شروع کنید، یا میگن ما انگیزه لازم رو دادیم ولی خودتون به اندازه کافی نخوندید و الان هم کاری از دست ما برنمیاد!!! ما ادعا نمیکنیم که در گروه مشاوره مدمشاور، مسئولیت 100% در مورد این قضیه برعهده میگیریم ولی یکی از سیاست های گروه ما اینه که به داوطلب ها به دید یک انسان نگاه می کنیم نه به دید یک مشتری! و سعی می کنیم که حتی بعد از آزمون، مشاوره هامون رو در قالب مشاوره انتخاب رشته ادامه بدیم (داوطلبان مشاوره خصوصی مون رو در الویت قرار میدیم و تنهاشون نمیذاریم) و سعی می کنیم در حدی که وقت و تجربه مون اجازه بده، با درنظر گرفتن شرایط زندگی هر داوطلب، بهترین حالت ممکن رو بهش پیشنهاد بدیم.
اشتباه گرفتن موفقیت با پیروزی:
موفقیت با پیروزی فرق داره؛ این که شما یک رشته تاپ قبول بشید، پیروز شدید ولی الزاما موفق نشدید؛ اگر برای این پیروزی، چیزهای مهم تر مثل آرامش روان، سلامت جسم و خانواده تون رو هزینه نکرده باشید، در این صورت شما به موفقیت رسیده اید. اگر رادیولوژی تهران قبول شدید، ولی در این مسیر افسرده شدید، شما موفق نشدید، بلکه در ازای این پیروزی، سلامت روانتون رو فدا کردید. دقت کنید که مشاورتون صرفا داره در مورد پیروزی حرف میزنه یا حواسش به موفقیت شما هم هست و مواظب باشید که تعریف اشتباه از موفقیت بهتون ارائه نده.
بزرگ نمایی و اغراق در مشاوره:
یه سری از گروه های مشاوره هستند که زیاد دروغ می گن؛ به همه میگن ما کاری می کنیم که رتبه زیر 300 بیارین!! اگر جایی یه چیز مطلق بهتون میگن که مثلا فلان رتبه رو تضمین می کنیم و … تنها کاری که می کنن فروختن یک انگیزه کوتاه مدت به شماست و متاسفانه طرفدار هم زیاد داره. بزرگ نمایی در توانایی شما یا خودشون در مشاوره، اشتباهه. شعاری که ما در مشاوره خصوصی داریم اینه که ما مسیر رو به شما نشون می دیم و راه رو براتون هموار می کنیم ولی راننده این مسیر شما هستید و قرار نیست که کل مسیر شما رو هل بدیم. تا شما استارت نزنید و گاز ندید، در بهترین مسیر دنیا هم که باشید، به مقصد نمی رسید. برعکس این حالت هم هست، اگر شما شروع به حرکت کنید، هرچند مسیر پر از چاله و پیچ و خم باشه، بالاخره به مقصد می رسید حالا امسال نشد، سال بعد. فکر نکنید که داشتن مشاور اصل قضیه ست، اگر شما درس نخونید مشاور نمی تونه معجزه کنه، اگر هم درس بخونید، کمک مشاور با توجه به انگیز و تلاش خودتون می تونه تاثیر گذار باشه. در مدمشاور ما کمکتون می کنیم از هرجایی که هستید یک قدم بیاید جلوتر.
سخن پایانی:
شما قرار نیست در زندگی حتما آدم خفنی بشید یا حتما رادیولوژیست بشید، بهترین یا پولدارترین آدم روی زمین بشید! شما به این دنیا اومدید که بهترین ورژن خودتون باشید و وقتی شما موفق هستید که بگید،” من آنچه در توان داشتم رو انجام دادم”. تمام تلاش ما در گروه مشاوره مدمشاور اینه که وارد حیطه روانشناسی زرد نشیم و یک چیز عامه پسند بهتون تحویل ندیم. یک کار اصولی کنیم و با یاد دادن مسیر کمکتون کنیم که رشد کنید.
اگر سوالی در این رابطه دارید می تونید به ادمین عمومی کانال تلگرامی مدمشاور پیام بدید:http://www.t.me/medmoshaver_admin
جهت عضویت در کانال تلگرامی مدمشاور روی لینک کلیک کنید:http://www.t.me/medmoshaver.com